«آخرین داستان» درامی کهن اما چندلایه
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۴۹۵۷
پس از انتخاب درست یک منبع اقتباس غنی، رویکرد نویسنده و کارگردان انیمیشن «آخرین داستان» به این درام چندلایه است؛ به گونهای که برای مخاطبانی از چند نسل قابلیت دریافت داشته باشد. مخاطبانی که چهبسا امکان درک کلام نغز فردوسی بزرگ را نداشته باشند اما با ترجمان تصویری روایتی سادهشده و ملموس، ارتباط برقر
به گزارش خبرنگار ایمنا، انیمیشن «آخرین داستان» به قصهای ماندگار از ادبیات کهن پارسی میپردازد که برای مخاطب آشناست اما به گونهای دراماتیزه شده که برای مخاطب کودک، نوجوان و بزرگسال همراه با کشف، تازگی و تعمیمپذیری باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتشار رمان گرافیکی چهار جلدی «جمشید»، رمان دوجلدی «جمشید طلوع» و «جمشید غروب» که به زبان انگلیسی هم ترجمهشده، رمان مصور دوجلدی «ارشیا»؛ براساس کاراکترهای محوری و همچنین ساخت و عرضه بازی موبایلی «فرّ ایزدی» بهعنوان محصولات جانبی این انیمیشن سینمایی، برای اولین بار در عرصه انیمیشن ایران اتفاق افتاده است.
رهگذر پس از ساخت انیمیشنهای کوتاه و بازیهای رایانهای متعدد، گام در مسیر ساخت انیمیشن سینمایی نهاده که در ادامه ساخت «ژولیت و شاه» و «گنج اژدها» را به دنبال داشته و دغدغهمندی او را نسبت به اقتباس از ادبیات ایران و جهان در قالب انیمیشن برجسته میکند.
«آخرین داستان» اقتباسی است از یکی از قصههای مشهور «شاهنامه»؛ اثر سترگ حکیم ابوالقاسم فردوسی که دستمایههای لازم برای تبدیلشدن به درامی کلاسیک، تأثیرگذار و همراهیبرانگیز را در اختیار دارد. علاوه بر آنکه قابلیت کنکاش و واکاوی در تاریخ؛ گذشته، حال و آینده را به مخاطب خود میدهد. داستانی که باوجود دارا بودن شناسنامه زمانی، مکانی و کاراکترهایی برخاسته از روزگار خود، بهواسطه آسیبشناسی انسان و انتخابهایش در بزنگاههای اخلاقی، انسانی بین قدرت، جاهطلبی، آزادیخواهی، آزادگی و قابلیت ارجاع و تعمیمپذیری در همه دوران را دارد.
این درام به دورهای از حکمفرمایی پادشاهی جمشیدشاه بر سرزمینهای شمالی و شهر جمکرد میپردازد که بهواسطه فرّ ایزدی بر اهریمن دوران غلبه کرده و این پیروزی را نه خواست یزدان بلکه از قدرت خود میپندارد. همین غرور و نخوت است که سراشیبی سقوط او را هموار میکند. این مضمون اصیل که کشمکشهای درونی انسان را بازتاب بیرونی داده، چالش ازلی، ابدی کل تاریخ بشریت است که بهتناسب هر زمان، جغرافیا و اتمسفری به خوانشی متمایز منجر شده است. همین همهشمولی است که این درام و به شکل کلیتر داستانها و قصههای شاهنامه را ریشهدار و جاودانی جلوه میدهد.
نکته مهم دیگر پس از انتخاب درست یک منبع اقتباس غنی، رویکرد نویسنده و کارگردان به این درام چندلایه است؛ به گونهای که برای مخاطبانی از چند نسل قابلیت دریافت داشته باشد. مخاطبانی که چهبسا امکان درک کلام نغز فردوسی بزرگ را نداشته باشند اما با ترجمان تصویری روایتی سادهشده و ملموس، ارتباط برقرار میکنند. از کودکان و نوجوانان با ذهنیتی چهبسا خالی نسبت به این منبع اقتباس سترگ تا بزرگسالانی که قرار است شاهد خوانش فیلمساز ازآنچه قبلتر خوانده یا شنیدهاند، باشند. طبیعی است چالش بزرگی برای فیلمساز بوده که بتواند این گستره مخاطبان را با اثر همراه کند بهخصوص که کودکان و نوجوانان امروز، در معرض انیمیشنهای پیشرفته و بهروز جهانی؛ بهخصوص از وجه تکنیک قرار دارند و این قیاسِ ناخواسته میتواند در برقراری ارتباط آنها با این اثر تعیینکننده باشد.
سازندگان «آخرین داستان» تلاش کردهاند تمایز اثر خود را در اولین گام مبتنی بر منبع اقتباس و خوانش دراماتیک از اثری جاودانی قرار دهند و در مرحله بعد روند انیمیشنسازی ایران را با توجه به امکانات موجود و بضاعت خود ارتقا دهند. به همین واسطه است که میتوان گفت در حیطه خاص خود بهنوعی بیرقیب هستند و این اصالت است که آنها را منحصربهفرد میکند.
نویسنده و کارگردان این انیمیشن ۱۰۰ دقیقهای رویکرد هوشمندانهای به دراماتیزه کردن رویدادها و بهخصوص شخصیتپردازی کاراکترهایی داشته که بهنوعی نام آنها همراه با پیشزمینه ذهنی برای مخاطب است. در رأس این کاراکترها؛ ضحاک یا اژدهاک قرار میگیرد که تصویر بدمن ماردوش اهریمنی را در ذهن همگان میسازد.
اما نکته مهم این است که رویکرد سازنده اثر به این کاراکتر از پیش تعیینشده نبوده؛ به این مفهوم که او را بهمثابه شخصیتی که واجد منحنی شخصیتی است، در هالهای از رمز و راز معرفی میکند. جوانی که بهواسطه دستیابی به تاجوتخت جمشیدشاه؛ که برای شکار اهریمن سرزمینهای شمالی را ترک کرده، بهتدریج تیرگیهای درونش بروز میکند و به تصاحب ذهنی و جسمی اهریمن درمیآید.
نویسنده و کارگردان حتی برای نمایش تصویر از پیش تعیینشده ضحاک که در طول تاریخ با پسوند (ماردوش) شناخته میشود، تمهیدی هوشمندانه سنجیده است. تمهیدی که بهنوعی سویه ابرقهرمانی یا درواقع ضدقهرمانی او را بهروز و مدرن کرده و روند فروغلتیدن ضحاک در دام سیاهی اهریمن را دراماتیزه کرده است.
این همان روند دراماتیزه کردن است که حتی بدمن را از ریشههای انسانی خود موردتوجه قرار داده و میتواند به آسیبشناسی نوع بشر منجر شود. انسانی که در بزنگاه کشمکشهای درونی بر سر قدرت و جاه و مقام و جاودانگی، قافیه را میبازد. البته که به مدد خلاقیت فردوسی، این حرص و طمع درونی بدل به مارهایی بر دوش ضدقهرمان قصه شده که برای تغذیه نیاز به مغز جوان دارند تا صاحبشان نامیرا شود.
مسیر درام به گونهای حسابشده و تدریجی پیش میرود که در بزنگاه سیطره تاریکی برجهان قصه، رگههای باریک ورود نور با تولد مخفیانه نوزادی به نام آفریدون کدگذاری شود. کودکی که قرار است بدل به قهرمانی شود که به ظلم ضحاک پایان دهد. انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» در کنار منبع اقتباس اصیل، فیلمنامه حسابشده و کارگردانی دقیق مبتنی بر گسترهای از مخاطبان، از دستمایههای لازم برای ایجاد جذابیت بهره کافی برده است. استفاده از صداپیشگی بازیگران چهره و حرفهای سینما که صدایی آشنا، شناسنامهدار و خاطرهانگیز برای مخاطب دارند، تمهیدی است که باعث شده این اثر بُعدی تازه به کاراکترهای انیمیشنی خود بدهد و البته در راستای تجربههای موفق انیمیشنهای جهانی برای استقبال مخاطب.
از پرویز پرستویی، لیلا حاتمی و حامد بهداد تا باران کوثری، اشکان خطیبی، اکبر زنجانپور، بیتا فرهی، حسن پورشیرازی، فرخ نعمتی، شقایق فراهانی و … که بهواسطه همخوانیِ صدا با کاراکتری که متحرکسازی شده، ابعادی جدید به نقش خود و کنش و واکنشهایش دادهاند تا برای مخاطب همدلی برانگیز باشد.
«آخرین داستان» انیمیشنی است که همواره و در هرزمانی قابلیت دیدن، کشف، تحلیل و تعمیمپذیری دارد چراکه از چالشهای ازلی، ابدی بشری درنبرد میان وجدان و اخلاق و منیّتهای درونیِ اهریمنپسند میگوید که قابل ارجاع است.
یادداشت از: سحر عصرآزاد
کد خبر 607835منبع: ایمنا
کلیدواژه: آخرین داستان انیمیشن آخرین داستان نقد انيميشن آخرین داستان داستان انيميشن آخرین داستان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق نویسنده و کارگردان برای مخاطب آخرین داستان منبع اقتباس گونه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۴۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای سعید آقاخانی، ما تحمل میکنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
آفتابنیوز :
صفحه اینستاگرامی «صبح سینما» در نقد کیفیت نازل فصول جدید «نون خ» و «زیرخاکی» نوشت: فصل بندی در تمام دنیا شیوه رایجی است. سازندگان یا در ابتدا نقشه راه یک روایت را در چند فصل آماده دارند یا با توجه به اقبال مخاطب مسیری را برای ادامه قصه باز میکنند. در سریالهای کمدی نیز با توجه به اقبال مخاطب فصلهای بعدی با اتاق فکری مجرب و گروه نویسنگدان خلاق طراحی میشود. اما گویا در صدا و سیما فصل بندی و ساخت ادامه یک سریال به چیزهای دیگری بستگی دارد و در یک لیگ دیگر بازی میکنند. مدتهاست دیگر نه قصه مهم است و نه لزوم ساخت ادامه آن؛ همین که دوستان هر سال دور هم جمع شوند و یک «چیزی» به نام فصل چندم سر هم کنند کفایت میکند. سعید آقاخانی و پژمان جمشیدی هم هستند.
قبول که میشود در سریالهای کمدی پیوستگی را فراموش کرد، اما آیا نباید یک مجموعه ۱۵ قسمتی هدف و قصهای برای ساخت داشته باشد؟ تا کی باید روی موج موفقیت گذشته سوار شد؟ بعضا دیده شده دوست نویسنده تکههای بامزه سریالهای پر مخاطب گذشته همچون «شبهای برره»، «پایتخت»، «باغ مظفر» و... وصله میکند و یک کپی دست چندم و در مواردی درنیامده از آن را به دل قصهاش راه میدهد.
مخاطب هیچ سکوت میکند و گاه تحمل؛ خودتان دلتان برای چیزی که میسازید نمیسوزد؟ تا کجا میخواهید از اعتبار گذشته خرج کنید؟ اگر نمیتوانید یا نمیشود به سراغ کار تازه بروید شاید نتیجه بهتری هم برای شما داشته باشد و هم مخاطب.
منبع: سایت برترینها